تنفر!
نمیدونم چقدر دیگه میتونم ازت متنفر باشم. حرفایی که میزنی برام تلخ تر از زهره. چرا این کارو کردی؟ تو که میدونستی عاشقتم.خودت گفتی میدونستی. پس چرا جوابم نکردی؟همون روزی که فهمیدی. اینطوری شاید منم انقدر از تو و عشق متنفر نمیشدم. نمیدونم این چه حسیه. تنفر...در عین عاشق بودن.کارات چیز دیگه ای میگفت.ولی زبونت چیز دیگه ای گفت.ازت متنفرم عوضی... ولی هنوزم عاشقتم:/
نظرات شما عزیزان: